توجه: این نقد و بررسی از دو بخش تشکیل شده است، بخش اول به توضیحات کلی در رابطه با بازی میپردازد و فاقد اسپویلر است و نکات اساسی داستان بازی را فاش نمیکند. ولی بخش دوم حاوی اسپویلر می باشد. اگر میخواهید داستان بازی برای شما لو نرود بخش دوم را نخوانده و پس از خواندن بخش اول مستقیم به قسمت نتیجه گیری بروید.
بخش اول
بازی A Way Out دومین اثر Josef Fares، نویسنده و کارگردان لبنانی-سوئدی این بازی میباشد. Fares که پیش از ورود به عرصه بازی سازی کارگردان سینما بوده و پنج فیلم بلند نیز ساخته است، در سال ۲۰۱۳ اولین بازی خود یعنی Brothers: A Tale of Two Sons را کارگردانی کرد که با استقبال بسیار خوبی همراه شد. پس از این بازی، Fores استودیوی مستقل Hazelight را راه اندازی کرد تا روی پروژه بعدی خود، یعنی بازی A Way Out کار کند. وقتی که Hazelight به دنبال یک ناشر برای بازی خود می گشت، شرکت بزرگ EA پا پیش گذاشت تا با سرمایه گذاری بر روی این بازی، از این شرکت و پروژه جدید آن حمایت کند و به نشر آن بپردازد.
حاصل این حمایت و همکاری یک بازی فوق العاده شد به نام A Way Out، بازی ای که شاید به جرات بتوان گفت که شبیه به بسیاری از بازی ها هست و هیچ بازی دیگری شبیه به آن نیست! بازی A Way Out به گفته خود Fares یک بازی دو نفره بر اساس داستان و سینمایی است (cinematic story driven co-op game ). یکی از برجسته ترین و منحصر بفرد ترین نکات این بازی این است که، فقط و فقط به صورت Co-op میتوان آن را بازی کرد. یعنی شما حتما باید به همراه یک نفر دیگر مشغول به انجام این بازی شوید و آن را پیش ببرید که این ویژگی بازی، هم به صورت آفلاین، یعنی به همراه دوست خود بر روی یک دستگاه قابل استفاده است و هم به صورت آنلاین. تجربه بازی دو نفره ای که حتی به هیچ کدام از بازیهایی که تاکنون قابلیت بازی دو نفره بصورت آفلاین را داشته اند نیز شبیه نیست و البته این نکته را هم فراموش نکنید که اخیرا، تعداد بازیهایی که بتوان مد داستانی آنها را به صورت دو نفره بازی کرد و پیش برد، بسیار بسیار کم است؛ این مساله به تنهایی میتواند از نکات بسیار تحسین برانگیز A Way Out باشد. بازی A Way Out از داستانی بسیار قوی بهره مند است، داستانی بسیار هیجان انگیز که با نوع روایت خود، به خوبی از همان لحظات اولیه مخاطب را جذب و درگیر ماجرا میکند، و کنجکاوی مخاطب را بر میانگیزد، تا Vincent و Leo را تا آخر داستان همراهی کند و به تدریج با شخصیت آن ها، دلیل به زندان افتادنشان، انگیزه مشترک فرارشان که دلیل همراه شدن آنها در این مسیر است، آشنا شود. داستانی که علاوه بر هیجان، احساسات مخاطب را نیز به خوبی بر میانگیزد، مخصوصا زمانیکه پای خانواده Vincent و Leo به ماجرا کشیده میشود. ترکیب این داستان با موسیقی بسیار خوب و مناسب و صحنه های تحسین برانگیز سینمایی یک تجربه خوب را برای بازیکنان به همراه دارد.
در ابتدای بازی Vincent را میبینید که وارد زندانی می شود که Leo در آن زندانی است؛ همسایگی آنها در زندان منجر به رفاقتی میشود که در نهایت منجر به طرح ریزی نقشهای برای فرار از زندان میشود و شما باید در ادامه آنها را در این داستان جالب همراهی کنید. طراحی بازی نیز به شکل زیبایی، خلاقانه و منحصر بفرد است. Fares با بهره گیری از تجربه کارگردانی خود به خوبی توانسته است داستانی زیبا را به شکلی جذاب روایت کند. به عنوان مثال در ابتدای بازی در حالی که شاهد ورود Vincent به زندان به صورت دمو هستیم، در طرف دیگر تصویر شخصیت Leo در حال بازی کردن است و بازیکنی که کنترل او را در دست دارد می تواند او را به حرکت درآورده و شروع به بازی کند، تا شخصیت Vincent نیز وارد بازی شود. این نوع جدید از روایت داستان بازی که، در یک طرف تصویر Vincent قرار دارد و اتفاقات مربوط به او در حال رخ دادن است و در طرف دیگر تصویر Leo و داستانش قرار گرفتهاند، یکی از نکاتی است که به جذابیت بازی میافزاید. ترکیب دو تصویر با یکدیگر و حتی در برخی موارد سه تصویر با یکدیگر، در این بازی به شکل بسیار هنرمندانه و زیبایی صورت گرفته است. به جرات می توان گفت که A Way Out ترکیبی از سینما و بازی است و حسی نزدیک به تماشا یک فیلم را به مخاطب میدهد، با این تفاوت که شما در این فیلم نقش دارید و آن را بازی میکنید. حتی یکی از مزیت های این بازی نسبت به یک فیلم می تواند این مساله باشد که، شاید چنین داستانی برای یک فیلم کمی دور از واقعیت و انتظار باشد و مخاطب را خسته کند، اما وقتی که بازیکن، خود در آن نقش ایفا کند و هیجان آن را لمس کند، میتواند از غیر واقعی بودن آن چشم پوشی نماید.
به طور کلی می توان گفت که Fares موفق شده است تا به خوبی تعادل را در بازی A Way Out حفظ کند و با کمک داستانی جذاب، روایتی زیبا و سینمایی و از همه مهمتر گیم پلی قابل قبول، بازیکن را به خوبی جذب این بازی نسبتا کوتاه کند. در ادامه به توضیح بیشتر در رابطه با داستان و گیم پلی بازی می پردازیم.
بخش دوم
بازی A Way Out در ابتدا درون یک هواپیما آغاز میشود؛ یکی از نکات زیبای شروع بازی این است که شما ابتدا Vincent و Leo را در حالیکه درون هواپیما نشسته اند میبینید، اینجا جایی است که شما باید انتخاب کنید که چهکسی جای Vincent و چهکسی در نقش Leo بازی کند. در این قسمت بیوگرافی کوتاهی از هر دو شخصیت به بازیکن نشان داده میشود، مانند اینکه Leo فردی خشن، عصبی و متکی به زور و قدرت بازوی خود است در حالی که Vincent فردی آرام، خونسرد، منطقی و باهوش است که ترجیح میدهد به جای درگیر شدن با صحبت کار خود را پیش ببرد. علاوه بر این موارد خلاصه ای از سوابق جرم و مدت زمان حبس آنها نیز نشان داده میشود. پس از اینکه شما شخصیت مورد نظر خود را انتخاب کردید، بازی در داخل همان هواپیما آغاز می شود و Vincent و Leo شروع به صحبت در مورد مسائلی میکنند که به فرار آن ها از زندان مربوط می شود، پس از این صحنه با یک کات زیبا، داستان به گذشته و زمانی بر می گردد که Vincent وارد زندان میشود. این بازی به خوبی پر از فلش بکهایی است که شما را به عقب میبرد تا داستان را از ابتدا بشنوید و دنبال کنید تا زمانی که، به قسمتی از بازی میرسید که Vincent و Leo درون هواپیما نشسته اند؛ این علامت سوال بزرگ که این دو نفر درون هواپیما چه میکنند تا اواخر بازی ادامه دارد تا بالاخره داستان به صحنه سوار شدن آنها به هواپیما می رسد و شما باید ادامه ماجرا را تا انتها بازی کنید تا بفهمید سرانجام این دو نفر چه خواهد بود.
همان طور که اشاره کردم، A Way Out شبیه به تمام بازیها است و هیچ بازی دیگری شبیه به آن نیست و این مساله به این دلیل است که سازنده این بازی توانسته به خوبی چند سبک مختلف بازی را با یکدیگر ترکیب کند و این بازی خلاقانه را بسازد.به عنوان مثال پس از آنکه به کمک یکدیگر توانستید مخفیانه از زندان خارج شوید، در بیرون از زندان وقتی که ماموران پلیس به دنبال Vincent و Leo میآیند بازی شبیه به بازیهای مخفیکارانه، مانند Splintercell میشود که شما باید به صورت مخفیانه و بدون سر و صدا از پشت به پلیس هایی که به دنبال شما هستند حمله کرده و آن ها را از سر راه خود بردارید.
در قسمت دیگری از بازی وقتی شما در حال تعقیب شخصی هستید و باید او را بگیرید بازی ناگهان از حالت سوم شخص خارج شده، دوربین به سمت بالا حرکت میکند و تصویر دوبخشی، یکپارچه می شود و شما از نمای بالا محوطهای را می بینید که در آن باید به دنبال شخص مورد نظر حرکت کرده و او را بگیرید؛ گرفتن آن شخص به صورت یک نفره امکان پذیر نیست، بنابراین هر دو نفر شما باید به گونه ای حرکت کنید که از دو طرف راه را بسته و او را به دام بیاندازید .
همچنین در قسمت دیگری از بازی وقتی شما در بیمارستان هستید و باید از دست پلیس فرار کنید، در بخشی از این تعقیب و گریز، ناگهان دوربین به نمای کناری تغییر زاویه میدهد و بازی بیشتر شبیه به بازی های پلتفرمر دو بعدی میشود. یعنی شما در این قسمت فقط می توانید جلو و عقب رفته و با زدن ضربه کسانی که به طرف شما حجوم می آورند را از سر راه خود برداشته و فرار کنید. نکته جالب دیگر در همین مرحله از بازی این است که باز هم صفحه از حالت دو تکه خارج میشود و شما در یک نما شخصیت خود را کنترل میکنید. البته در این قسمت بازی شما هر دو شخصیت را نمیبینید، بلکه به نوبت آن ها را کنترل میکنید؛ این قسمت نیز به زیبایی با قدرت کارگردانی بالای Fares طراحی شده است و به نحوی زیبا به شخصیت های بازی کات میخورد و شما به نوبت فرار میکنید تا در یک نقطه به هم برسید.
در بخش دیگری از بازی شما باید به یک پمپ بنزین دستبرد بزنید، طراحی این مرحله نیز به خوبی انجام شده است. گیم پلی این قسمت بازی به گونهای است که برای موفقیت در آن، شما باید ابتدا محدوده پمپ بنزین را با دقت بگردید، موارد خطر آفرین را حذف کنید و سپس دزدی خود را شروع کنید. کارهایی از قبیل یافتن و قطع کردن تلفن و یا گفتگو با افرادی که در این محل حضور دارند، تا بوسیله صحبت کردن بتوانید به نحوی آن ها را قانع کنید تا محل را ترک کنند.
در چند قسمت دیگر از بازی شما در جریان تعقیب و گریز قرار میگیرید، در این تعقیب و گریزها یک نفر مشغول رانندگی است و نفر دیگر باید با تیراندازی به تعقیب کنندگان آنها از مسیر خارج سازد تا بتوانید با موفقیت فرار کنید. چیزی شبیه به صحنه هایی که در بازی Uncharted زیاد دیده شده است.
در قسمتی دیگر از بازی، Leo و Vincent سوار بر یک قایق هستند و شما باید در دو سمت قایق قرار بگیرید با پارو زدن به درستی قایق را در مسیر خود هدایت کنید تا به صخره ها برخورد نکند، قایق در صورت برخورد به صخرهها صدمه می بیند و بعد از اینکه حجم صدمات وارده زیاد شد غرق می شود.
و در نهایت در قسمت انتهایی، بازی کاملا به یک Shooter تبدل می شود، جایی که Vincent و Leo سرانجام توانسته اند مخفیگاه Harvey را پیدا کرده و به آن نفوذ کنند. در این قسمت بازی شما باید همانند یک بازی Shooter تمام محافظان Harvey را بکشید تا به او برسید.
علاوه بر تمام این ها، سراسر بازی A Way Out سرشار از سورپرایزها، نکات سرگرم کننده و منحصر بفرد و حتی تا حدی مفرح می باشد. در بسیاری از بخشهای بازی، علاوه بر اینکه شما باید کارهای لازم برای پیش رفتن آن مرحله را انجام دهید، بازی های کوچکی (mini game) نیز طراحی شده اند که می توانید خود را تا حدی با آن ها سرگرم کنید، از وزنه زدن و ورزش کردن گرفته تا بیس بال و بازی های Board game و Arcade و حتی ساز زدن به سبک بازی Guitar Hero. مینی گیم هایی که شاید جزئیات زیادی نداشته باشند ولی تا حد بسیار زیاد و برای مدتی کوتاه، جالب و سرگرم کننده هستند.
گیم پلی این بازی نیز به شکل بسیار زیبا و مناسبی برای بازی دو نفره طراحی شده است. در قسمت هایی از بازی باید یک کار را با همکاری هم انجام دهید، در جایی دیگر باید با هم تصمیم بگیرید که مشکل پیش آمده را از طریق نظر Leo که مردی کلا فیزیکی، عصبی و اهل درگیریست حل کنید یا راه مورد علاقه Vincent را انتخاب کنید که اصولا آدمی باهوش و منطقی است و بیشتر ترجیح می دهد از فکر خود استفاده کند تا اینکه با بقیه درگیر شود. شاید یکی از بزرگترین ایرادهایی که میتوان به گیم پلی بازی گرفت، ساده بودن بیش از حد آن است. این بازی فاقد چالش های درگیر کننده است و امکان انتخاب سطح بالاتری از سختی در هنگام شروع بازی وجود ندارد. البته از نگاهی دیگر میتوان این مساله را به عنوان نکتهای مثبت برشمرد، خصوصا برای کسانی که می خواهند از داستان بازی لذت ببرند و ترجیح میدهند برای پیش بردن بازی، درگیر مراحل سخت نشوند. نکته دیگر اینکه بسیاری از کمپانیهای سازنده بازی، برای سختتر کردن بازیها، در عوض بالا بردن هوش مصنوعی دشمنها، تعداد آنها را به شیوهای غیر منطقی افزایش میدهند و یا بدتر از آن گاهی قدرت کنترل کردن کارکتر بازی توسط بازیکن را کمتر میکنند، اما کمپانی Hazlight، با حذف گزینه “انتخاب درجه سختی بازی” تا حدی بر این ایراد معمول غلبه کرده است. اما به طور کلی به نظر شخص بنده بازی میتوانست با چالشهای بیشتر، حتی از این هم جذاب تر باشد. به طور مثال در بسیاری از قسمت های بازی، مثل درگیری ها، از پیش رو برداشتن موانع و حتی در مینی گیمهایی که شخصیت شما در حال ورزش کردن است، شما تنها با فشار دادن یک دکمه ( دکمه مربع در PS4 ) میتوانید بازی را به پیش ببرید! به طوری که حتی در بسیاری از بخشها شما اگر چشم بسته فقط دست خود را روی دکمه مربع قرار دهید بازی پیش می رود! یا حتی در بسیاری از صحنههای تعقیب و گریز شخصیت بازی به طور اتوماتیک به سمت در یا مسیر مورد نظر میپیچد و نیازی نیست که شما نگران پیدا کردن مسیر مناسب برای فرار باشید! همچین در برخی از صحنهها ( مانند قسمتی که Vincent در جلوی بیمارستان سوار ماشین میشود تا Leo را از دست پلیسها نجات دهد) تعقیب و گریز به صورت دمو است و شما بهجای اینکه درگیر بازی شوید، فقط باید تماشاگر باشید. البته این مساله در شروع بازی هنگامی که Leo و Vincent در تلاش برای فرار از زندان هستند، بسیار خوب و به نفع بازیکن است؛ چون در مواقعی که شما تا قسمتی از راه فرار را پیمودهاید و با دری بسته روبرو میشوید و برای رد شدن از آن Leo و Vincent تصمیم میگیرند که برگردند و وسیله دیگری همراه خود بیاورند، دیگر نیازی نیست که شما تمام مسیر را برگردید تا وسیله مورد نظر را برداشته و همراه خود بیاورید، بلکه با یک کات زیبا زمان به جلو می رود و شما میتوانید مسیر خود را ادامه دهید.
اما به جرات میتوان گفت که نقطه اوج داستان مربوط به قسمت انتهایی آن است، اتفاقی که هر چند کلیشهای است، اما باز هم با یک طراحی زیبا در بازی گنجانده شده است. جایی که … ( اگر همچنان مشغول خواندن این مطلب هستید هنوز دیر نشده که دست بکشید! مهم ترین اتفاق بازی در حال اسپویل شدن است!!! ) پس از فرود غیر منتظره هواپیما ناگهان Leo متوجه میشود که Vincent مامور پلیس است و از اول ماجرای دستگیری Leo در جریان پرونده او قرار داشته و در جایی به این نتیجه میرسند که تنها راه حرف کشیدن از Leo و پیدا کردن Harvey، ورود Vincent به عنوان یک مامور مخفی به زندانی است که Leo دوران محکومیت خود را در آنجا میگذراند. این قسمت اوج احساسی داستان است، جایی که شوک وارد شده به Leo عینا به دو نفری که مشغول بازی هستند و انتظار این ماجرا را ندارند نیز وارد میشود. برای Leo این مساله بعد از تمام ماجراهایی که بین او و Vincent اتفاق افتاده و آنها را به شدت به یکدیگر نزدیک کرده غیر قابل باور است. اما داستان در اینجا تمام نمیشود، اینجا جایی است که Vincent و Leo ( و شما و دوستتان که در حال بازی هستید! ) در سکانس پایانی این بازی زیبا در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. Leo در فرودگاه Vincent را گروگان گرفته و فرار میکند، ولی پس از تعقیب و گریزی کوتاه بازی به جایی میرسد که یک نفر باید کشته شود. در قسمت پایانی بازی Leo و Vincent در محوطهای به دنبال یکدیگر میگردند تا بر خلاف میلشان دیگری را بکشند؛ در نهایت در صحنهای شاید بسیار کلیشه ای و غیر واقعی اما جذاب و سرشار از احساس، Vincent با ناراحتی ولی بالاجبار Leo را میکشد ( البته من تنها یک بار این بازی را با این پایان بندی تمام کردم، ظاهرا به نظر میرسید که راه دیگری وجود ندارد، اما شاید پایان دیگری نیز برای این بازی قابل تصور باشد). قسمت پایانی بازی با تمام نقصها و کلیشهای بودن و حتی تا حدی شباهتش به فیلمهای هندی، به نظر من از تاثیر گذارترین صحنههای بازی به حساب میآید و باید اضافه کنم که باز هم طراحی تاثیرگذار و قدرتمند Fares با ترکیب صحنههای سینمایی زیبا و موسیقی فوق العاده، کاملا به چشم می آید.
نتیجه گیری
به طور کلی A Way Out با تمام نقصها و کاستیهایش، از قبیل گرافیک نه چندان چشم گیر، آسان بودن بیش از حد و کوتاهی داستان، یک بازی بسیار فوقالعاده است و این نکته را هم نباید فراموش کرد که این بازی حاصل تلاش یک استودیو مستقل به نام Hazelight است که تنها از حمایت EA برای ساخت و انتشار آن بهره جسته است. بنابراین در مقایسه با استاندارد بازیهای مستقل، A Way Out یک بازی فوقالعاده محسوب میشود. مخصوصا فراموش نکنید که قیمت آن تنها ۳۰ دلار است و همچنین اگر شما بخواهید با دوست خود بازی را به صورت آنلاین انجام دهید خرید آن تنها توسط یک نفر کافی است و نفر دوم میتواند با نصب نسخه دمو و رایگان بازی به صورت آنلاین، با دوست خود تا انتهای بازی را انجام دهد.
Comments
No Comments